27 دی 1387 / 19 محرم الحرام 1430 / 16 ژانویه 2009

سيد مجتبي ميرلوحي مشهور به نواب صفوي ازرهبران اصلي سازمان فداييان اسلام همراه سه تن ازهمرزمانش شهيد شد. بدين ترتيب رژيم طاغوت مبارزي متعهد و انقلابي را كه فقط برمبناي اسلام خواهي سخن گفته بود به شهادت رساند. شهيد نواب صفوي درسال1305هجري شمسي درخانواده‎اي روحاني متولد شد و تحصيلات متداول را دركنارتحصيلات حوزوي ادامه داد. وي بنيانگذاراولين سازمان انقلابي- مكتبي است كه كه راه گشاي مبارزات مسلحانه اسلامي بود. فداييان اسلام مبارزه با شاه و عوامل او را درداخل و نيز مبارزه با استعمارگران و قدرتهاي خارجي و روشنفكرنماهاي وابسته به غرب را سرلوحه اهداف خود قرارداده بودند. سرانجام درچنين روزي نواب صفوي و يارانش كه جزنواي اسلام برنياوردند و جزتشكيل حكومت اسلامي و اجراي احكام الهي نيتي نداشتند درخون خويش غلطيدند و به شهادت رسيدند.
حجةالاسلام سيد مهدي حكيم فرزند آيت الله العظمي حكيم و ازمبارزان انقلابي و متعهد عراق با شليك گلوله دو مرد مسلح به شهادت رسيد. او ازمخالفان سرسخت حزب كمونيست و حزب بعث عراق بود و همواره دررأس مبارزان با رژيم بعث قرارداشت. ازجمله اقدامات مؤثراو درراه مبارزه ايجاد جماعت علماي بغداد و كاظمين، تأسيس دانشكده صدرو تأسيس جامِعَةُ الكوفه را مي‎توان نام برد. اما سرانجام دشمن وجود مؤثرسيد مهدي حكيم را تاب نياورد و او را به شهادت رساند.
حضرت امام خميني(ره) به مناسبت فرار شاه از كشور در پيامي خطاب به ملت ايران فرمودند: "فرار محمدرضا پهلوي را كه طليعه پيروزي ملت و سرلوحه سعادت و دست يافتن به آزادي و استقلال است به شما ملت فداكار تبريك عرض مي‏كنم" امام در ادامه اين پيام، علاوه بر درخواست از ملت ايران به ادامه دادن تظاهرات پرشور خود بر ضد رژيم سلطنتي و دولت غاصب بختيار، بار ديگر از قواي نظامي و انتظامي خواستند كه به ملت بپيوندند. از سوي ديگر با فرار شاه از ايران، مردم، مجسمه‏هاي شاه فراري را در شهرهاي مختلف پايين كشيدند. در شهرهاي آمل، نهاوند، اليگودرز و ايلام نيز، مأموران رژيم شاه، به مردم حمله و شماري از آنان را شهيد و مجروح كردند.
فرانسوي‏ها در مقايسه با ساير كشورهاي غربي، بيشترين تسليحات مورد نياز عراق را به اين كشور واگذار كردند. ميراژ اف يك و 2000، موشك‏هاي هوا به هواي ماژيك 1، موشك‏هاي اگزوسه 39 - آ. ام و پس از آن، هواپيماهاي سوپراتاندارد از جمله تسليحاتي بودند كه از جانب فرانسه، به رژيم بعثي ارسال گرديد. در اوايل جنگ عراق با ايران، فروش تسليحات نظامي فرانسه به عراق از مرز ده ميليارد دلار گذشت كه هفت ميليارد دلار از اين معاملات به صورت وام و اعتبارات بود. افزون بر اين، فرانسه در ساخت راكتورهاي اتمي و فراهم كردن زمينه دست‏يابي عراق به سلاح اتمي نيز نقش برجسته‏اي داشت.
« ركنُ الدّوله ديلمي» معروف به «ابوعلي حسن بن بويه» ازاميران آل بويه درگذشت. آل بويه ازمشهورترين خاندانهاي شيعي ايراني بودند كه درقرن4هجري قمري بربخشهاي وسيعي ازايران و عراق تا مرزهاي شمالي شام حكومت مي كردند. ابوعلي حسن بن بويه و برخي ديگرازاميران اين سلسله به علم و فرهنگ اسلامي به ويژه مذهب شيعه خدمات شايان توجّهي كرده اند. آنان همچنين ازاديبان و هنرمندان تجليل كردند و وزيران خود را ازميان دانشمندان برمي گزيدند. اين خاندان شيعي به اقامه و احياي مراسم و شعايراسلامي اهتمامي خاص مبذول داشتند و درراه احياي عزاداري حضرت سيد الشّهداء(ع) كوشش بسياركردند.
هلاكوخان مغول در اوايل ذي‏حجه‏ي سال 655 ق از راه كرمانشاهان عازم بغداد شد و پس از شكست طلايه داران لشكر خليفه‏ي عباسي از دجله گذشت و بغداد را به محاصره‏ي خود درآورد. لشكريان خليفه در ابتدا از ظاهر بي‏اهميت مغولان كه هيچ سلاح سنگيني بر تن نداشتند و سوار اسب‏هاي كوچك بودند خوشحال شدند. اما همين كه جنگ درگرفت، دريافتند كه حريفان آنان بيش از آن چه تصور مي ‏رفت نيرومند مي‏باشند. با يك حمله‏ي سپاه مغول، قواي خليفه از هم پاشيد و شهر به تسخير مغولان درآمد.
دكترطه حسين ازبرجسته ترين علما و اديبان كشورمصرمتولد شد. او درسه سالگي بينايي خود را ازدست داد اما با هوش سرشارخويش به تحصيل پرداخت و تا سال 1918ميلادي ازدانشگاههاي مصرو سوربن پاريس درجه دكتري دريافت كرد. دكترطه حسين بعدازاتمام تحصيل به فعاليتهاي فرهنگي پرداخت و دانشگاه اسكندريه را بنا نهاد. وي كتابهاي فراوان نوشته است كه ازآن ميان« تاريخ ادبيات عرب و كتابُ الاَيام» را مي‎توان نام برد. دكترطه حسين مدتها وزيرفرهنگ كشور مصربود.
اِمريكا و نيروهاي چند مليّتي ازنخستين ساعات بامداد به پايتخت عراق به شدت حمله كردند. دراين حملات هوايي ضمن بمباران فرودگاهها، پالايشگاه و مراكزصنعتي عراق به مناطق مسكوني بغداد خسارات مالي بسياروارد شد و شماري ازمردم بي‎دفاع كشته و زخمي شدند. گفتني است كه اِمريكا اين عمليات را كه به عمليات طوفان صحرا معروف شد درمقابل حملات رژيم بعثي عراق به كويت كرد.
هم ‏زمان با استقلال كشور مكزيك در قاره امريكا از دست استعمار اسپانيا در سال 1821م، شورش‏هايى عليه دولت مركزي صورت گرفت. يكي از اين شورش‏ها در سال 1836م در ايالت تگزاس كه آن زمان جزئي از مكزيك بود، روي داد و به همين دليل، قواي مكزيكي به رهبري رئيس جمهور وقت، سانتا آنا، در طي نبردي شديد، شورشيان را سركوب كردند. ولي پس از مدتي رهبر استقلال‏طلبان تگزاس به نام هوستون با حمايت امريكا توانست قواي دولتي مكزيك را شكست دهد و بدين ترتيب در تگزاس رژيم جمهوري به رياست هوستون اعلام گرديد. در 4 ژوئيه 1845م، مجلس نمايندگان جمهوري مستقل تگزاس موافقت نمود كه به صورت يكي از ايالت‏هاي امريكا به آن كشور ضميمه گردد. اين عمل موجب عكس‏العمل مكزيك شد و پس از قطع رابطه دو كشور، جنگ شديدي ميان مكزيك و امريكا در 16 ژانويه سال 1846م درگرفت. در نهايت با شكست مكزيك در فوريه 1848م، پيمان صلح منعقد شد كه براساس آن امريكا مالك تگزاس عنوان گرديد. هم‏چنين نواحي وسيعي شامل نيومكزيكو، كاليفرنيا، اريزونا و مناطق اطراف در شمال غرب مكزيك به امريكا واگذار شد و استعمار به صورتي ديگر شكل گرفت
پيِر ژوزف پرودون، فيلسوف و اقتصاددان فرانسوي، در نيمه ژوئيه 1809م در فرانسه به دنيا آمد. دوران نوجواني او به كار و سختي و فقر گذشت و در 19 سالگي براي تحصيل راهي پاريس شد. وي دو سال بعد جزوه‏اي تحت عنوان "مالكيت چيست" منتشر ساخت كه در آن استدلال كرده بود كه مالكيت يعني دزدي، زيرا مالكيت، نتيجه به جيب زدن حاصل كار از راه تحميل و زياد ستاندن اجاره، بهره و منفعت و ندادن ارزش واقعي كار است. پرودون طرفدار يك نظام سهم به سهم ميان كار و سرمايه بود و عدم مساوات خارق‏العاده ثروت را محكوم مي‏كرد. اين نظريات نتيجه دوراني است كه وي، يك سوسياليست پرشور و با حرارت به حساب مي‏آمد، گرچه با كمونيسم به عنوان حكومت نيز مخالف بود. پرودون حكومت انسان بر انسان به هر صورتي كه باشد را بردگي مي‏دانست و با هر فرضيه و نظري كه شخصيت فرد را از ميان بَرَد و از پيشرفت آزادانه وي جلوگيري نمايد، مخالفت مي‏كرد. او در مورد شكل حاكميت جامعه بر اين عقيده بود كه جامعه بايد از اتحاديه‏هاي كوچكي تشكيل شود كه با هم پيوستگي داشته باشند و امور آنها بايد طوري باشد كه احتياج به حكومت نداشته باشند. پرودون، آنارْشي يا جامعه بدون حكومت و داراي هرج و مرج را كامل‏ترين سازمان اجتماعي بشر به حساب مي‏آورد. به نظر پرودون، كمال غايى جامعه وقتي تحقق‏پذير است كه نظم و بي نظمي با هم متحد شوند، هرچند اين سخن، خيال انگيزتر از آن است كه بتواند در عالم واقع تحقق پذيرد. پرودون، بيشتر يك اصلاح‏طلب بود تا يك فيلسوف و گفته‏هاي او با دل، بيش از مغز و فكر سر و كار داشت. پيِر ژوزف پرودون سرانجام در 16 ژانويه 1865م در 56 سالگي درگذشت.
شارل رِنِه ماري لوكنت دوليل، شاعر فرانسوي، در 5 دسامبر 1820م به دنيا آمد. وي در جواني مدتي به تجارت روي آورد اما آن را رها كرد و پس از فراگيري زبان يوناني و مطالعه تاريخ، اولين اشعار خود را منتشر كرد. لوكنت دوليل پس از آن مدتي به فعاليت‏هاي سياسي كشيده شد ولي چون در مبارزه انتخاباتي شكست خورد، دچار فقر و تنگ‏دستي گرديد. او هم‏چنين بيانيه‏اي درباره لغو بردگي انتشار داد كه موجب تيرگي روابطش با خانواده‏اش گرديد. ناكامي‏هاي دوليل از دموكراسي موجب كناره‏گيري او از سياست شد و از آن پس، تنها پناهگاه خود را در شعر جستجو كرد. بدبيني او نسبت به همه مظاهر اجتماعي زمان موجب شد كه به شكوه و جلال قرن‏هاي گذشته روي آورد و به مطالعه آثار ادبي و تاريخي كهن بپردازد. وي سپس شاه‏كارهاي شاعران نامدار يونان باستان را ترجمه كرد و اين كار كه حدود بيست سال به طول انجاميد، به شهرت او كمك فراواني نمود. لوكنت دوليل با الهام از شاعران عهد كهن، در اشعارش با دقت و وسواس فراوان به توصيف زيبايى‏ها و رنگ‏ها پرداخت و به زيبايى قالب و آيين هنر براي هنر پاي‏بند گشت. او پس از چندي يك مجله ادبي را راه‏اندازي كرد و شهرتش افزون شد. توصيف دقيق و تيزبيني بيش از حد در زيبايى اشيا و ارائه قالب صحيح و اديبانه از خصوصيت‏هاي شعر او به شمار مي‏آيد. لوكنت دوليل، عشق به زيبايى را تنها داروي ناكامي‏هاي زندگي تشخيص داد. او كه به پوچي همه چيز در زندگي ايمان يافته بود به تاريخ از نظر چشم‏اندازي با شكوه نگريست و در عالم مذهب و تمدن‏هاي گذشته و طبيعت در پي چيزي جز زيبايى نبود. احساس غريزي وي بر مبناي بدبيني و عصيان بر ضد عالم خلقت و خدا گذاشته شده بود و تنها نظر انتقادآميز و زيبايى‏پرستي به او آرامش و صفا مي‏بخشيد. اشعار مهم لوكنت دوليل از قاطعيت علمي برخوردار است. وي در عالم هنر به لزومِ همان نظم و صداقتي قائل است كه دانشمند در دنياي دانش. هم‏چنين توصيف دقيق و تيزبيني بيش از حد در زيبايى اشيا و قالب صحيح و اديبانه، از خصوصيت‏هاي شعر او به شمار مي‏آيد. از لوكنت دوليل آثاري برجاي مانده كه منظومه‏هاي غم‏انگيز و الهگان انتقام در دين يونان و... از آن جمله‏اند. شارل رِنِه ماري لوكنت دوليل سرانجام در 16 ژانويه 1894م در 74 سالگي در اوج شهرت درگذشت.
امان اللَّه خان، باني نظام سلطنتي در افغانستان در سال 1892م متولد گرديد و هم‏چون آتاتورك در تركيه و رضا خان در ايران، از سوي استعمار بريتانيا مأمور اسلام‏زدايى در افغانستان بود. وي پس از كشته شدن پدرش، در 20 فوريه 1919م به حكومت رسيد و با انگلستان، روسيه، ايران و تركيه به تفاهم دست يافت و استقلال افغانستان را تثبيت نمود. امان اللَّه خان اولين رئيس جمهور يك كشور اسلامي بود كه رژيم كمونيستي و الحادي لنين در روسيه را به رسميت شناخت و با آن رابطه برقرار كرد. وي شيفته مظاهر تمدن غرب بود و سفرهايى به اروپا انجام داد. امان‏اللَّه به همراه ايران و تركيه دستور كشف حجاب و اختلاط مدارس دخترانه و پسرانه و استفاده از كلاه شاپو به سبك اروپاييان را صادر كرد. دين‏ستيزي او و عناد با روحانيون، با مخالفت‏هاي عمومي مردم افغانستان مواجه گرديد و مردم افغان به تدريج از سال 1928م بر او شوريدند و در سال بعد او را ساقط كردند. امان اللَّه سپس مخفيانه به هندوستان و سپس در 16 ژانويه 1929م به ايتاليا گريخت و ديگر خبري از او منتشر نشد تا اينكه در 25 آوريل 1960م درگذشت. (ر.ك: 25 آوريل)
آرتور توسْكانيني، موسيقي‏دان برجسته ايتاليايي در 25 مارس 1867م در شهر پارما ايتاليا به دنيا آمد. پدرش شغل خياطي داشت و كسي از ميان خاندان او موسيقي‏دان نبود و وسايل تحصيل موسيقي هم در دسترس نداشت، اما وضع زادگاهش طوري بود كه باعث پرورش قريحه او گرديد. او در جواني به موسيقي گرايش يافت و پس از چند سال و انجام سفرهاي گوناگون، به رهبري اُركِسْتر رسيد. توسكانيني سپس به اپراي نيويورك رفت و به رهبري اركستر سمفونيك پرداخت. وقتي كه در نوامبر 1908م، توسكانيني اولين كنسرت خود را در امريكا رهبري كرد، پيش از آنكه پرده بيفتد، لقب نابغه يكتا به دنبال اسمش چسبيد و شهرتي فراگير يافت. او نيروي حافظه عجيبي داشت و تمام جزئيات اُپراها را در خاطر داشت به طوري كه در تمرين‏ها، حافظه دقيق او مايه ترس نوازندگان بود. طبع كمالْ‏جوي توسكانيني كوچك‏ترين اهمال را نمي‏بخشيد و اصرار داشت كه آهنگ‏هاي او چنان اجرا شود كه منظور نهايي آهنگ‏ساز، به وسيله اركستر بيان گردد حتي اگر بر كاغذ نيز نيامده باشد. وي در طول ساليان فعاليت خود، آثار هنري متعددي خلق كرد كه مايه حيرت جهانيان شد و آثار سحرانگيز او باعث گرديد كه او را استاد همه رهبران بنامند. آرتور توسكانيني در آوريل 1954م پس از هفتاد سال رهبري اركستر از اين كار دست كشيد تا اين‏كه سه سال بعد در شانزدهم ژانويه 1957م در نود سالگي درگذشت.